سعادت به نام تو...

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

زمان ظهور دیگر فرصت توبه نیست

16 اردیبهشت 1396 توسط محبوبه سعيدي

برخی می گویند که، به عبارت دیگر استناد می کنند به قسمتی از  زیارت آل یاسین که در آن آمده است: «یَومَ لایَنفَعُ نَفساً ایمانُها لَم‌تَکُن آمَنَت مِن قَبل اَو کَسَبَت فی ایمانِها خَیراً». حال آیا می توان نتیجه گرفت که این از صفات دوران ظهور است و اگر این چنین است یعنی راه توبه در دوران ظهور بر ستمگران بسته است؟

این بحث مربوط به زمان ظهور حضرت قائم(عج) است و به دلیل اضطراری بودن ایمان آوردن کافران، این ایمان از آنها پذیرفته نمی‌شود. به دیگر سخن؛ گروهی از سرکردگان کفر و شرک دیگر با ظهور نشانه‌های شکست خویش نمی‌توانند در آن زمان، ریاکارانه خود را توّاب نشان دهند، اما این‌گونه نیست که در آن زمان هیچ فردی نتواند توبه کند.
در ابتدا باید دانست که این بخش از دعا، در واقع بخشی از آیه 158 سوره انعام است که عبارات کامل آن چنین است: «هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی‏ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی‏ إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ»؛ آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند (خودش) به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت (و نشانه‌هاى رستاخیز)؟! اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‌ آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده‌اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده‌اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستى دارید،) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) می‌کشیم!».
در توضیح این‌که منظور از بعض آیات پروردگار چیست؟ گفته شده که یا منظور، وقوع حادثه‌ای است که حیات دنیایی را تبدیل به حیات برزخی می‌کند و زمان عمل به پایان می‌رسد و زمان رسیدن به پاداش شروع می‌شود که همان مرگ باشد و یا منظور، نشانه‌ای است که مستلزم مستقر شدن مَلَکه کفر و انکار در قلب این گونه افراد باشد به گونه‌ای که نتوانند به توحید اقرار کنند و فقط به زبان و آن هم به خاطر ترس از عذاب اظهار ایمان می‌کنند که در هیچ‌کدام از این دو صورت این نوع ایمان و عمل پذیرفته شدنی نیست.
با این حال، در سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) آمده؛ این آیه شریفه، اشاره به وقایع زمان ظهور حضرت مهدی (عج) دارد. زراره، حمران و محمد بن مسلم، از امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نقل کرده‌اند: «منظور از بعض آیات پروردگار، طلوع کردن خورشید از سمت مغرب و خارج شدن جنبنده‌ای (دابه) از زمین و دجال است. در این زمان کسی که بر انجام گناه اصرار ورزیده و عملی طبق ایمانش انجام نداده باشد، برایش ایمان آوردن بعد از وقوع این آیات، نفعی نخواهد داشت» اهل سنت نیز شبیه این دسته از روایات را نقل کرده‌اند و برخی به قبول نشدن توبه در این روز تصریح کرده‌اند. به هر ترتیب، آن روز که خورشید از مغرب طلوع می‌کند، روزی است که قدرت و سلطنت خدا ظهور پیدا می‌کند و مردم به اجبار به سمت ایمان آوردن سوق داده می‌شوند ولی نفعی برایشان نخواهد داشت.
برخی از روایات دیگر، این موضوع را مربوط به زمان خالی شدن زمین از حجت الهی عنوان کرده و گفته‌اند: همیشه بر روی زمین حجت الهی وجود دارد مگر چهل روز قبل از وقوع حادثه قیامت که حجت الهی از روی زمین برداشته می‌شود و در این مدت ایمان کسی که قبلاً ایمان نیاورده پذیرفته نمی‌شود.

منبع:

 [2]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج ‏1، ص 384 – 385
 [3]. بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله (صلی الله علیه و آله) و سننه و أیامه (صحیح بخاری)، ج 6، ص 58، و ج 8، ص 106
[4].  المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 391.
[5] بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 501

 

 4 نظر

تواضع و فروتنی در برابر استاد

11 اردیبهشت 1396 توسط محبوبه سعيدي


یک دیگر از راه های ابراز احترام و مـحبت دانـشجو به استاد،تواضع و فروتنی در برابر استاد اسـت.تواضع و فـروتنی در بـرابر اسـتاد اسـت.نه تنها از مقام و عـزت مـتعلم نمی کاهد،بلکه باعث افزایش عزت او می شود.داستان حضرت موسی(ع)و خضر(ع)در قرآن نیز مبین همین نکته است.حضرت موسی(ع) بـا ایـن کـه از پیـامبران اولوالعـزم بـودند و خداوند کتاب«تورات»را بر او نازل کرده بود.در برابر استادش نهایت ادب را رعایت می کند.از آغاز برنامه تا آخر سخنش،سرشار از ادب و تواضع است. مثلا از همان اول،تقاضای همراهی با او را به صورت امـر بیان نکرد،بلکه جمله ی خود را به صورت استفهام آورد و فرمود: «آیا می توانم تو را پیروی کنم.»

امام صادق(ع)یکی از وظایف متعلمان را تواضع معرفی کرده و فرموده است:«نسبت به کسی که از او علم می آموزید(استاد)فروتن باشید.» مرحوم شهید ثـانی،در ایـن باره حکایت جالبی را بیان کرده است: «حمدان اصفهانی می گوید:در حضور شریک به سر می بردم،ناگاه یکی از فرزندان خلیفه ی عباسی،یعنی فرزند مهدی وارد شد و به دیوار تکیه کرد و سؤال و پرسشی درباره ی یـکی از احـادیث با شریک در میان گذاشت،ولی شریک به او توجهی نکرد و چهره اش را به سوی ما برگرداند.فرزند خلیفه سؤال خود را تکرار کرد،ولی باز هم شریک بی اعتنایی کـرد.فرزند خـلیفه سؤال خود را تکرار کرد،ولی بـاز هـم شریک بی اعتنایی کرد.فرزند خلیفه خطاب به شریک گفت:آیا نسبت به فرزندان خلفا،تحقیر و توهین روا می داری؟ شریک گفت:ایا نسبت به فرزندان خلفا،تحقیر و توهین روا می داری؟ شریک گـفت:نه،ولی عـلم و دانش در پیشگاه خدا،شکوهمندتر و بـرتر از آن اسـت که من [به دل خواه دیگران ]آن را تباه سازم.فرزند خلیفه آمد و دو زانو در برابر شریک نشست.شریک به او گفت که باید بدینسان جویای علم گردد[و دانش را با تواضع و فروتنی کسب کند]

آیت اللّه حسن زادهـ،درباره ی عـلامه الهی قمشه ای می گوید: «وقتتی در جلسه ی درس،کف پایش را بوسیدم و خودش در ابتدا توجه نداشت. بند ه در کنارش د و زانو نشسته بودم و ایشان چهار زانو.لذا توفیق بوسیدن کف پایش را یافتم.بعد از بوسیدن کف پایش را یافتم.بعد از بـوسیدنم نـاراحت شد و بـا من مواجه شد و فرمود:آقا چرا این طور می کنی؟عرض کردم:آقا حق شما بر من بسیار عظیم است،نمی دانم چـه کنم. مگر به این وسیله دلم تشفی یابد و آرام گیرد و خودم را لایق نـمی بینم کـه دسـت مبارک شما را ببوسم.و چون بدن مبارکش را به خاک می سپردیم،پاهایش را این بنده در بغل گرفته بودم و به یاد آن شب افـتادم کـه کف پایش را بوسیدم.خواستم در کنار تربتش تجدید عهد کنم،ولی حضور مردم مانعم شد» آیـت اللّه حـسن زاده اظـهار لطف علامه رفیعی قزوینی و رفتار تواضع آمیز خویش را چنین بیان کرده است:«یک دو روز بعد از هفته ی دوم (بـعد از رفتن به جلسه ی درس ایشان)، بعد از درس به من اشاره کرد که شما باشید،من نـشستم و رفقا رفتند.استاد فرمود:شما اظـهار داشـتید که شرح قیصری بر فصوص الحکم را در محضر آقای فاضل تونی درس خوانده اید. گفتم:آری.فرمود:مصباح الانس را درس خوانده اید؟گفتم:خیر.سپس فرمود:حاضر هستید که مصباح الانس را با هم-مشروط به این که دو به دو من و شما باشیم- مباحثه کنیم؟دو زانـویش را بوسیدم و اشک شوق در چشمم حلقه زد و عرض کردم:من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم»

تواضع در برابر استاد تأثیر مهمی در پیشرفت علمی متعلم دارد.آیت اللّه حـسن زاده آملی این نکته را از قول استاد بزرگوارش،الهی قمشه ای،درباره ی خودشان چنین نقل کرده است: «شبی بعد از درس به من بشارت داد و فرمود:تو در راه علم خیر می بینی.تا این بشارت را از او شنیدم،آمین گفتم و پرسیدم:به چه دلیلی مرا بـشارت بـه خیر می دهید؟فرمود:به د لیل ادب و احترامی که نسبت به استادانت به کار می بری و تواضعی که پیششان می نمایی

منبع:

http://www.hawzah.net/fa/Article/View/94042/

 نظر دهید »

خانه گرم و نورانی!

10 اردیبهشت 1396 توسط محبوبه سعيدي

 

 شرط زندگی و معاشرت را دعوا نکردن قرار دهید، یگانگی و الفت مبدأ همه خوبی‌هاست. از حدیث کساء ادب صحبت کردن فرزندان و شوهر و همسر با یکدیگر را بیاموزید؛ اگر زن با مرد مدارا کند، در نصف اعمال خوب او شریک است. با بزرگ خانواده‌تان مدارا کنید. زن با شوهرش، فرزندان با پدرشان مدارا کنند و حرمت او را نگاه دارند. هماهنگی و موافقت اخلاقی بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ و به صورت صد‌ در صد برای غیر انبیاء و اولیاء علیهم السلام غیرممکن است. اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید، صبر و استقامت و گذشت و چشم‌پوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.

منبع:

[ حاج اسماعیل دولابی ، مصباح الهدی]

 نظر دهید »

توصیه‌های آیت‌الله بهجت(ره) درباره سیر و سلوک

10 اردیبهشت 1396 توسط محبوبه سعيدي


هم اندیشی:حضرت آیت‌الله بهجت(ره) از جمله سالکان و عارفان حقیقی طریق الهی است که توجه به توصیه‌های این فقید فرزانه می‌تواند راهی روشنگر را پیش‌روی انسان قرار دهد.
به گزارش هم اندیشی؛ حضرت آیت‌الله العظمی بهجت(ره) در کتاب «پرسش‌های شما، پاسخ‌های آیت‌الله بهجت» به سؤالاتی در زمینه سیر و سلوک و تقرب به خداوند، پاسخ گفته است که خلاصه آن در پی می‌آید:

1- اولین مرحله سیر و سلوک به سوی خدا چیست؟
- این که حلال خدا را حلال بدانیم و حرام خدا را حرام!
2- بهترین ذکر چیست؟
- بهترین ذکر، ذکری است که من می‌گویم؛ ذکر خدا عندالحلال و الحرام
3- چگونه می‌توان به عرفان دست یافت و عارف شد؟
اگر به آنچه می‌دانید عمل کنید و معلومات را زیر پا نگذارید این تمام عرفان است.
4- با توجه به اینکه داشتن استاد اخلاق و مربی برای فرد سالک، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است حال که ما از داشتن چنین استادی محروم هستیم چه کنیم؟
- اگر کسی طالب معرفت و قرب به حق تعالی باشد و در این راه، خلوص و جدیت (طلب حقیقی و واقعی) داشته باشد در و دیوار به اذن خداوند معلم او خواهد بود وگرنه سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله هم (چه برسد به استاد و مربی اخلاق) در او اثر نخواهد داشت چنانچه در ابوجهل اثر نکرد.
5- عده زیادی از شما تقاضای درس اخلاق دارند اگر برایتان امکان دارد درس اخلاق بگذارید تا ما از وجودتان بهره‌مند شویم؟
- کو عمل کننده؟ کو عمل کننده آقا؟!
آقایی درس اخلاق می‌داد و جمعیت زیادی در درس او شرکت می‌کردند. اما بعد از مدتی استاد کلاس را ترک کرد. پرسیدم چرا؟ گفت: اثر نداشت، کار به جایی رسیده بود که باید به هر کدام جداگانه بگویم که شما این کار را کردی و این گناه را مرتکب شدی تا اثر بگذارد و از آن دست بکشد. همچنین می‌گفت: نه در گوینده اثر دارد و نه در شنونده!
حال ما چنین است که واضحات از ما عمدا فوت شده است!
جناب عبدالمطلب در آخر گفت: «أنا رب الإبل، ان للبیت ربّا سیمنعه؛ من صاحب شتران خود هستم، خانه خدا (کعبه) صاحبی دارد که خود از آن حمایت می‌کند. ولی آخرین حرف او اولین حرف ماست.
ما نمی‌خواهیم طریقه تمام علما و سلف صالح را دنبال کنیم. شخصی نزد آقایی رفت و گفت: ذکری به من دستور دهید، آن آقا به او گفت: نماز بخوان … همان نمازی که حضرت رسول(ص) می‌فرماید: نور چشم من در نماز است.
6- اگر کسی بخواهد به لحاظ معنوی به جایی برسد چه توصیه‌ای دارید؟
- اگر کسی مقید باشد نماز را اول وقت بخواند به جایی که باید برسد خواهد رسید و نماز اول وقت برای وصول به مقامات عالیه، کافی است اگر چه هزار سال عمر کند.
 

 1 نظر

بهجت درباره زیارت ائمه علیهم‌السلام

10 اردیبهشت 1396 توسط محبوبه سعيدي

بسم الله الرحمن الرحیم

«زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول می طلبید و می گویید:

«أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»

به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول داده اند و وارد شوید.

اگر حال داشتید، به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما بوجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. 3 روز، روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.

زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است [از جهاتی] ، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام می روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام می آیند.

بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس، کسی مادرش را به کول می گرفت و به حرم می برد. چیزهای عجیبی را می دید.

ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ما شاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده ای داشت و می بایستی مورد عمل جراحی قرار می گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیها السلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب می شود. احتیاج به عمل ندارد»! ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است.

همه زیارتنامه ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام می دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:

«از بعضی گریه ها ناراحت هستم»!

پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد. «در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: «کربلا بودم»

این جمله دو معنی دارد:

معنی اول اینکه حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.

معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!

کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می باشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین -سلام الله علیهم- را یک یک با سلام ذکر می فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریفـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان-سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- می باشد.

درهمین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهما السلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیه السلام را زیارت کردند.

روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت می باشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهما السلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیه السلام را زیارت کردند. زیارت نامه می خواندند. همین زیارت نامه معمولی را می خواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟

حرف آخر اینکه: عمل کنیم به هر چه می دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.»

رویای ناتمام

ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس

خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس

آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان

جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس

آنجا که خادمینش از روی زائرینش

گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس

خورشید آسمان ها در پیش گنبد او

رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس

رویای ناتمامم ساعات در حرم بود

باقی عمر اما افسوس بود و کابوس

وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا

زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس…

 

 1 نظر
  • 1
  • 2
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سعادت به نام تو...

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • احادیث
  • مناسبتی
  • منا سبتی
  • مناسبتی
  • دهه فجر
  • زندگی
  • ایمان
  • شیطان
  • شب های قدر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس