در پاسخ به: سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

نظر از: زكي زاده [عضو] 

سلام

دعوتید

دختر کوچولوی من

http://maedeh.kowsarblog.ir/

1397/09/22 @ 11:21

در پاسخ به: حضرت آیت الله بهجت چه آدابی را در شب های قدر رعایت می کردند؟

نظر از:  

التماس دعا

1397/09/05 @ 10:52

در پاسخ به: زمان ظهور دیگر فرصت توبه نیست

نظر از:  
4 stars
1397/08/15 @ 11:35

در پاسخ به: سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

نظر از: زكي زاده [عضو] 

سلام
ما جامانده از قافله عشاق حسینیم
وا مانده بر سر الفبای عشق حسینیم

این ایام در نگاه حسین ع باشید و پیروز
http://maedeh.kowsarblog.ir/

1397/08/06 @ 17:16

در پاسخ به: توجه ویژه به قرآن

نظر از:  

سلام
فاقْرَءُوا مَا تَیَسرَ مِنَ الْقُرْءَانِ
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/

1397/08/06 @ 09:46

در پاسخ به: سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

نظر از: زكي زاده [عضو] 

سلام
سلام سلام

از وقتی شنیدم بین مایی
به همه سلام میکنم !
السلام علیک یا صاحب الزمان

http://maedeh.kowsarblog.ir/

وبلاگ مائده :

1397/08/05 @ 19:06

در پاسخ به: توجه ویژه به قرآن

نظر از: زكي زاده [عضو] 

سلام وبلاگ خوبی دارید چرا به روز رسانی نمی کنید
http://maedeh.kowsarblog.i

1397/08/03 @ 22:13

در پاسخ به: سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

نظر از: زكي زاده [عضو] 

سلام عزیزم
وبلاگ عالی داری
حیف ..چرا به روز رسانی نمی کنی

1397/07/30 @ 05:47

در پاسخ به: توجه ویژه به قرآن

نظر از: زكي زاده [عضو] 

سلام اجازه بدید ورود شما را به شهر دوستی هایمون در http://maedeh.kowsarblog.ir/
خوش آمد بگویم.

1397/07/13 @ 12:12

در پاسخ به: سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

نظر از: زكي زاده [عضو] 

سلام اجازه بدید ورود شما را به شهر دوستی هایمون در http://maedeh.kowsarblog.ir/
خوش آمد بگویم.

1397/07/13 @ 07:46

در پاسخ به: توجه ویژه به قرآن

نظر از: رحیمی [عضو] 

امام سجاد علیه السلام و امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس به حرفی از کتاب خدای تعالی گوش فرا دهد، بدون اینکه آن را بخواند، خدای تعالی برایش یک حسنه و نیکی نوشته، یک گناهِ او را می زداید و او را یک درجه بالا می برد. و هر که آن را با نگاه کردن و بدون صدا بخواند، خدای تعالی به هر حرفی، یک نیکی برایش نوشته و یک گناه می زداید و یک مرتبه، بالای می برد. و هر که یک حرف از ظاهر آن بیاموزد، خدای تعالی ده نیکی برایش می نویسد و ده گناهش را می زداید و ده درجه او را بالا می برد.

سپس فرمودند: هرکس حرفی از قرآن را در نماز بخواند، خدای تعالی به ازای هر حرف، به او ده ها نیکی می نویسد و ده ها گناه می زداید و ده ها درجه، او را بالا می برد. و هرکه قرآن را ختم کند، درخواست او [چه دیر و چه زود] مورد اجابت واقع می شود.

و امام صادق فرموده است: در موقع خواندنِ قرآن، هم بخوان و هم به نوشته بنگر که آن با ارزش تر است و نگاه به نوشته قرآن، عبادت است.

و نیز فرمود: قرآن، پیمان خدا بر خلق است. پس سزاوار است که هر مسلمان به پیمانش بنگرد و هر روز [حداقل] پنجاه آیه بخواند.

1397/04/13 @ 21:29

در پاسخ به: سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

نظر از: رحیمی [عضو] 

یا حبیب الباکین


چشم وا کن احد آیینهء عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت

آنکه انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد

داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود

داد و بیداد برادر که برادر تنهاست
جنگ را وا مگذارید پیمبر تنهاست

یک به یک در ملاء عام و نهانی رفتند
همه دنبال فلانی و فلانی رفتند

همه رفتند غمی نیست علی می ماند
جای سالم به تنش نیست ولی می ماند

مرد مولاست که تا لحظهء آخر مانده
دشمن از کشتن او خسته شده ٬در مانده

در دل جنگ نه هر خار و خسی می ماند
جگر حمزه اگر داشت کسی می ماند

مرد آن است که سر تا قدمش غرق به خون
آنچنانی که علی از احد آمد بیرون

می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

می رسد قصه به آنجا که علی دل تنگ است
می فروشد زرهی را که رفیق جنگ است

چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
وان یکاد از نفس فاطمه برتن دارد

کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام

فاطمه فاطمه با رایحهء گل آمد
ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد

می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

می رسد قصه به آنجا که جهان زیبا شد
با جهاز شتران کوه احد برپا شد

و از آن آینه با آینه بالا می رفت
دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت

تا که از غار حرا بعثت دیگر آرد
پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت

تا شهادت بدهد عشق ولی الله است

پله در پله از آن ماذنه بالا می رفت

پیش چشم همه دست پسر بنت اسد

بین دست پسر آمنه بالا می رفت

گفت: اینبار به پایان سفر می گویم

” بارها گفته ام و بار دگر می گویم”

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است

کهکشان ها نخی از وصلهء نعلین علی است

واژه در واژه شنیدند صدارا اما…

گفتنی ها همگی گفته شد آنجا اما

سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد

می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

شهر اینبار کمر بسته به انکار علی
ریسمان هم گره انداخته در کار علی

بگذارید نگویم که احد می لرزد
در و دیوار ازین قصه به خود می لرزد

می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

می نویسم که “شب تار سحر می گردد”
یک نفر مانده ازین قوم که برمی گردد

1397/04/12 @ 23:14

در پاسخ به: سفارش حضرت ادم به فرزندش

نظر از: رحیمی [عضو] 

نروم از سر کویت چه برانی چه بخوانی
به خداییت قسم برتر از آنی که برانی

به تو مأنوسم و یکدم زتو مأیوس نگردم
چه به عرشم بکشانی چه به خاکم بنشانی

بنوازی بگدازی تو حکیمی تو بصیری
بکشی زنده کنی مصلحت از توست تو دانی

من بیچاره به غفلت ز تو هر سو بگریزم
تو کرامت کنی و باز به سویت بکشانی

که مرا می دهد از لطف پناهی؟ تو پناهی
که تواند گره از من بگشاید؟ تو توانی

چه عذابم کنی از خشم و چه از مهر ببخشی
این محال است که از مملکت خود تو برانی

هرچه خواهی به سرم آر ولی روی مگردان
هرچه دادی بستان لیک خودت را نستانی

وای از سختی جان کندن و از لحظة مرگم
تو مگر پیشتر از مرگ، علی را برسانی

“میثم” از کوی تو جایی نرود گفتم و گویم
نروم از سر کویت چه برانی چه بخوانی

1397/04/11 @ 22:42

در پاسخ به: روزهایی را هم برای خودت زندگی کن

نظر از: رحیمی [عضو] 

… غروب جمعه از راه می رسد.
هنگام دعا و استغاثه است:
اَللّهُمَ إِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ أَبیها، و بَعْلِها وَ بَنیها، وَ السَّر الْمُسْتَودَعِ فیها؛ أَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحمَّدٍ، وَ أَنْ تَفْعَلَ بی ما أَنْتَ اَهْلُهُ، وَ لا تَفْعَلَ بی ما اَنَا اَهْلُهُ.

1397/04/01 @ 10:47

در پاسخ به: بهجت درباره زیارت ائمه علیهم‌السلام

نظر از: رحیمی [عضو] 

آه، که چه قدر غربت «مدینه» سنگین است، وقتی به «بقیع» می اندیشم!

به مظلومیتی که در طول تاریخ، خورشید را غبارِ غم، به آیینه نشانده است!

غم! واژه آشنایی که نماد تصاویر بقیع و «چهار تربت» نورانی و آستان کبریایی است؛

غم؛ همان حبل المتینی که در غروب های غمگین جمعه، دل بدان تمسّک می جوید و قطره قطره، اندوهان جاری از نگاهش را، به تماشا نمی نشیند.

غم؛ همان عصاره عشقی که در نهاد «شیعه» نهاده اند و اندوهی را، جز غمِ «آل اللّه »، برایش مکروه دانسته اند!

دلت را رهسپار مدینه می کنی و از دیوار بقیع ردّ می شوی؛ با تمام غربتت می خوانی:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلی…

اَلسَّلامُ عَلیْکُمْ اَئِمَّةَ الْهُدی، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ التَّقْوی، اَلسلامُ عَلَیْکُم اَیُّهَا الْحُجَجُ عَلی اَهْلِ الدُّنْیا… ؛ غریبانه سر به زانوان می گذاری، وقتی به خود می آیی، در ذهنِ تصاویری گُم شده ای؛ که نشانِ مظلومیّت خاصِّ آل اللّه است. «بقیع» مظلوم ترین نگاه تاریخ، در آیینه اسلام است! مظلوم ترین نگاهِ به یاد ماندنی! مظلومیّت تصاویر بقیع، تنها مربوط به چهارده قرن پیش نیست! زخم، زخم امروزی است! و داغ، تازه ترین داغ است! بر سینه زمان!

1397/04/01 @ 10:45

در پاسخ به: اللهم عجل لولیک الفرج .....

نظر از: رحیمی [عضو] 

به بهانه 8 شوال؛ سالروز تخریب بقاع متبرکه بقیع

السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ
امروز، آثار کینه و جهالت وهابیان نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت، از در و دیوار مدینه و وادی بقیع، هویداست.
رنجنامه نانوشته محبّین اهل بیت، بر خاک و سنگ این مزارها، گویاتر از هر زمان است.
اینجا اشک است که سخن می گوید و «حال»، گویاتر از «قال» است.
چشمان اشکبار، ترجمان دلهای داغدار و بی قرار است.
وقتی گام در تربت بقیع می گذاری و نگاهت به قبورِ ساده امامان می افتد، دیگر لازم نیست کسی مرثیه بخواند. بقیع، خودش مرثیه مجسّم است.
ساعتهایی که درِ بقیع به روی زائران گشوده می شود، گویا درِ بهشت است که به روی زائران عاشق باز می شود.
دلهای سوخته شان را بر می دارند و با شتاب، خود را به حضور امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام می رسانند و زیارتنامه را با باران اشک می شویند و سلامها را با چشمهای بارانی شان بدرقه می کنند.

دلم هوای تو را دارد … بگو چه چاره کن

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

1397/04/01 @ 10:29

در پاسخ به: زمان ظهور دیگر فرصت توبه نیست

نظر از: رحیمی [عضو] 

دلم هوای تو را دارد … بگو چه چاره کن

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

1397/04/01 @ 10:28

در پاسخ به: توجه ویژه به قرآن

نظر از: رحیمی [عضو] 

خدایا ما را جزء عمل کنندگان به قرآن قرار بده

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

1397/04/01 @ 10:28

در پاسخ به: سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

نظر از: رحیمی [عضو] 

دارد بساط ماه خدا جمع می شود
از سفره نان و آب و غذا جمع می شود

آن دامنی که دست کرم پهن کرده بود
دارد ز دست های گدا جمع می شود

فرصت گذشت این رمضان هم تمام شد
زیباترین بهانه ما جمع می شود

یک ماه شهر ما نفس راحتی کشید
اما چه زود حال و هوا جمع می شود

نزد طبیب حال دلم خوب می شود
وقتی طبیب هست شفا جمع می شود

من تازه انس تازه گرفتم به نام تو
ربّ کریم سفره چرا جمع می شود؟

دیگر ببخش هرچه نبخشیده ای زما
دیگر ببخش هرچه گدا جمع می شود

مارا بخر ؛ بیا و معطل نکن مرا
لحظه های لطف و صفا جمع می شود

امشب که رفت جز عرفه ،ای خدای من
دریای رحمت تو کجا جمع می شود

این بار من که ریخته در راه آخرش
با رحمت امام رضا جمع می شود

امشب که رفت وعده ما در محرم است
در صحن ارک اهل عزا جمع می شود

آخر به لطف فاطمه این جمع بی ریا
در صحن شاه کرب و بلا جمع می شود

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یا علی علیه السلام

1397/03/23 @ 22:15

در پاسخ به: سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

نظر از: رحیمی [عضو] 

شادی روح شهدا و امام شهدا

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

1397/03/22 @ 22:30