سعادت به نام تو...

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

25 خرداد 1396 توسط محبوبه سعيدي

از جمله برنامه‏ هاى ویژه‏ حضرت امام (ره) در ماه مبارک رمضان، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهى مى ‏دانستند. و به صراحت ‏بیان مى ‏کردند که در وادى عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله ‏اى براى رسیدن به بهشت نگاه کرد.

اکثر آشنایان امام نقل مى‏ کنند که ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامه‏ هایشان بود. بعضى از نزدیکان ایشان مى‏ گفتند که وقتى در ظلمت و تاریکى نیمه‏ شب، آهسته وارد اتاق امام مى‏ شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس مى‏ کردم و مى‏ دیدم که با خضوع و خشوعى خاص، نماز مى‏ خواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا مى‏ آوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر مى‏ کردم که شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است.

یکى از اعضاى دفتر ایشان، دراین باره مى‏ گوید: پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعید، حتى بر روى تخت ‏بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند.

امام توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمى‏ کردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرماى شدید، ماه مبارک رمضان را روزه مى‏ گرفت و با این که در سنین پیرى بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به‏ جاى نمى ‏آوردند، افطار نمى‏ کردند! و شب‏ها تا صبح، نماز و دعا مى‏ خواندند و بعد از نماز صبح، مقدارى استراحت مى‏ کردند و صبح زود، براى کارهایشان آماده مى‏ شدند.

یکى از اساتید قم نقل مى‏ کرد: شبى میهمان حاج آقا مصطفى بودم. ایشان، خانه‏ جداگانه‏ اى نداشتند و در منزل امام زندگى مى‏ کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صداى آه و ناله‏ اى شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!». ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صداى امام است که مشغول تهجد و عبادت است‏».

در ماه مبارک رمضان، این شب زنده دارى و تهجد، وضعیت دیگرى داشت. یکى از محافظان بیت مى‏ گوید در یکى از شب‏هاى ماه مبارک رمضان، نیمه شب، براى انجام کارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه مى‏ کردند! هق هق گریه‏ امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خویش راز و نیاز مى ‏کند.

آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته‏ ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضان‏هاى دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام همیشه، براى خشک کردن اشک چشم‏شان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه مبارک رمضان، حوله‏ اى را نیز همراه برمى‏ داشتند تا به هنگام نمازهاى نیمه شب‏شان، از آن استفاده کنند

منبع:

http://www.rozenews.com/view/3646/%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA-%DA%86%D9%87-%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D8%A8-%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%9F

 15 نظر
نظر از: زكي زاده [عضو] 
  • مائده

سلام

دعوتید

دختر کوچولوی من

http://maedeh.kowsarblog.ir/

1397/09/22 @ 11:21
نظر از: زكي زاده [عضو] 
  • مائده

سلام
ما جامانده از قافله عشاق حسینیم
وا مانده بر سر الفبای عشق حسینیم

این ایام در نگاه حسین ع باشید و پیروز
http://maedeh.kowsarblog.ir/

1397/08/06 @ 17:16
نظر از: زكي زاده [عضو] 
  • مائده

سلام
سلام سلام

از وقتی شنیدم بین مایی
به همه سلام میکنم !
السلام علیک یا صاحب الزمان

http://maedeh.kowsarblog.ir/

وبلاگ مائده :

1397/08/05 @ 19:06
نظر از: زكي زاده [عضو] 
  • مائده

سلام عزیزم
وبلاگ عالی داری
حیف ..چرا به روز رسانی نمی کنی

1397/07/30 @ 05:47
نظر از: زكي زاده [عضو] 
  • مائده

سلام اجازه بدید ورود شما را به شهر دوستی هایمون در http://maedeh.kowsarblog.ir/
خوش آمد بگویم.

1397/07/13 @ 07:46
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

یا حبیب الباکین


چشم وا کن احد آیینهء عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت

آنکه انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد

داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود

داد و بیداد برادر که برادر تنهاست
جنگ را وا مگذارید پیمبر تنهاست

یک به یک در ملاء عام و نهانی رفتند
همه دنبال فلانی و فلانی رفتند

همه رفتند غمی نیست علی می ماند
جای سالم به تنش نیست ولی می ماند

مرد مولاست که تا لحظهء آخر مانده
دشمن از کشتن او خسته شده ٬در مانده

در دل جنگ نه هر خار و خسی می ماند
جگر حمزه اگر داشت کسی می ماند

مرد آن است که سر تا قدمش غرق به خون
آنچنانی که علی از احد آمد بیرون

می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

می رسد قصه به آنجا که علی دل تنگ است
می فروشد زرهی را که رفیق جنگ است

چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
وان یکاد از نفس فاطمه برتن دارد

کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام

فاطمه فاطمه با رایحهء گل آمد
ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد

می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

می رسد قصه به آنجا که جهان زیبا شد
با جهاز شتران کوه احد برپا شد

و از آن آینه با آینه بالا می رفت
دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت

تا که از غار حرا بعثت دیگر آرد
پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت

تا شهادت بدهد عشق ولی الله است

پله در پله از آن ماذنه بالا می رفت

پیش چشم همه دست پسر بنت اسد

بین دست پسر آمنه بالا می رفت

گفت: اینبار به پایان سفر می گویم

” بارها گفته ام و بار دگر می گویم”

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است

کهکشان ها نخی از وصلهء نعلین علی است

واژه در واژه شنیدند صدارا اما…

گفتنی ها همگی گفته شد آنجا اما

سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد

می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

شهر اینبار کمر بسته به انکار علی
ریسمان هم گره انداخته در کار علی

بگذارید نگویم که احد می لرزد
در و دیوار ازین قصه به خود می لرزد

می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

می نویسم که “شب تار سحر می گردد”
یک نفر مانده ازین قوم که برمی گردد

1397/04/12 @ 23:14
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

دارد بساط ماه خدا جمع می شود
از سفره نان و آب و غذا جمع می شود

آن دامنی که دست کرم پهن کرده بود
دارد ز دست های گدا جمع می شود

فرصت گذشت این رمضان هم تمام شد
زیباترین بهانه ما جمع می شود

یک ماه شهر ما نفس راحتی کشید
اما چه زود حال و هوا جمع می شود

نزد طبیب حال دلم خوب می شود
وقتی طبیب هست شفا جمع می شود

من تازه انس تازه گرفتم به نام تو
ربّ کریم سفره چرا جمع می شود؟

دیگر ببخش هرچه نبخشیده ای زما
دیگر ببخش هرچه گدا جمع می شود

مارا بخر ؛ بیا و معطل نکن مرا
لحظه های لطف و صفا جمع می شود

امشب که رفت جز عرفه ،ای خدای من
دریای رحمت تو کجا جمع می شود

این بار من که ریخته در راه آخرش
با رحمت امام رضا جمع می شود

امشب که رفت وعده ما در محرم است
در صحن ارک اهل عزا جمع می شود

آخر به لطف فاطمه این جمع بی ریا
در صحن شاه کرب و بلا جمع می شود

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یا علی علیه السلام

1397/03/23 @ 22:15
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

شادی روح شهدا و امام شهدا

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

1397/03/22 @ 22:30
نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری
5 stars

احسنت

1396/11/28 @ 13:30
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

من با که گويم اين که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تيره غربت نهان شده
بانوي بي نشان که به هرسو نشان ز اوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده

ایام شهادت بانوی عالمین تسلیت باد.

1396/11/20 @ 22:17
نظر از: دهسنگی [عضو] 
  • می نویسم به یاد شهید آوینی
5 stars

سلام
زیبابود
http://kovsar-aliabad.kowsarblog.ir/

1396/08/16 @ 21:39
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 
  • الزهراء(س) گلدشت

سلام
مدتی ازتون خبری نیست در وبلاگ

1396/07/23 @ 07:39
نظر از:  
  • دلنوشته های فراق
تكتم طاهريان
5 stars

سلام واقعا مطالبت قابل تحسین است

1396/07/15 @ 11:14
نظر از: كوثر [عضو] 
  • "مدرسه علمیه کوثر علی آباد"
5 stars

سلام مطلب تون زیبا بود ماه محرم را به شما دوست عزیز تسلیت عرض می کنم دراین ایام ما رو هم دعا کنیم تاآقا اون دنیا دست مارو هم بگیره
خوش حال میشیم که به وبلاگ ما هم سر بزنید
http://blog42.kowsarblog.ir/

1396/07/02 @ 23:11
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

نه عمامه به سر و نه که ردا در بر داشت
در دلش حال و هوایی ز غم حیدر داشت
نیمه شب تا که به صورت به زمین خورد آقا
با لب غرق به خون زمزمه مادر داشت
شهادت معلم والامقام مكتب جعفري پيشاپيش تسليت باد…

1396/04/27 @ 23:47


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

توجه ویژه به قرآن

25 خرداد 1396 توسط محبوبه سعيدي

امام خمینى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به ‏طورى که روزى، هفت ‏بار قرآن مى‏ خواندند!

امام در هر فرصتى که به ‏دست مى‏ آوردند، ولو اندک، قرآن مى ‏خواندند. بارها دیده شد که امام، حتى در دقایقى قبل از آماده شدن سفره - که معمولا به بطالت مى‏ گذرد - قرآن تلاوت مى‏ کنند! امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مى‏ خواند.

یکى اطرافیان امام مى‏ گوید: امام در نجف، چشم‏شان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه‏ چشم امام گفت: «شما باید چند روزى قرآن نخوانید و به چشم‏تان استراحت ‏بدهید» . امام خندیدند و فرمودند: «دکتر، من، چشم را براى قرآن خواندن مى‏ خواهم! چه فایده‏ اى دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کارى کنید که من بتوانم قرآن بخوانم.»

و در ماه رمضان یکى از همراهان امام در نجف، اظهار مى‏ کرد که امام خمینى در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن مى‏ خواندند ، یعنى در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم مى ‏کردند. علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان ، دستور مى‏ دادند که چند ختم قرآن براى افرادى که مد نظر مبارکشان بود، قرائت ‏شود

منبع:

http://www.rozenews.com/view/3646/%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA-%DA%86%D9%87-%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D8%A8-%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%9F

 10 نظر
نظر از:  
  • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
  • تازه های کوثر

سلام
فاقْرَءُوا مَا تَیَسرَ مِنَ الْقُرْءَانِ
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/

1397/08/06 @ 09:46
نظر از: زكي زاده [عضو] 
  • مائده

سلام وبلاگ خوبی دارید چرا به روز رسانی نمی کنید
http://maedeh.kowsarblog.i

1397/08/03 @ 22:13
نظر از: زكي زاده [عضو] 
  • مائده

سلام اجازه بدید ورود شما را به شهر دوستی هایمون در http://maedeh.kowsarblog.ir/
خوش آمد بگویم.

1397/07/13 @ 12:12
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

امام سجاد علیه السلام و امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس به حرفی از کتاب خدای تعالی گوش فرا دهد، بدون اینکه آن را بخواند، خدای تعالی برایش یک حسنه و نیکی نوشته، یک گناهِ او را می زداید و او را یک درجه بالا می برد. و هر که آن را با نگاه کردن و بدون صدا بخواند، خدای تعالی به هر حرفی، یک نیکی برایش نوشته و یک گناه می زداید و یک مرتبه، بالای می برد. و هر که یک حرف از ظاهر آن بیاموزد، خدای تعالی ده نیکی برایش می نویسد و ده گناهش را می زداید و ده درجه او را بالا می برد.

سپس فرمودند: هرکس حرفی از قرآن را در نماز بخواند، خدای تعالی به ازای هر حرف، به او ده ها نیکی می نویسد و ده ها گناه می زداید و ده ها درجه، او را بالا می برد. و هرکه قرآن را ختم کند، درخواست او [چه دیر و چه زود] مورد اجابت واقع می شود.

و امام صادق فرموده است: در موقع خواندنِ قرآن، هم بخوان و هم به نوشته بنگر که آن با ارزش تر است و نگاه به نوشته قرآن، عبادت است.

و نیز فرمود: قرآن، پیمان خدا بر خلق است. پس سزاوار است که هر مسلمان به پیمانش بنگرد و هر روز [حداقل] پنجاه آیه بخواند.

1397/04/13 @ 21:29
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

خدایا ما را جزء عمل کنندگان به قرآن قرار بده

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

1397/04/01 @ 10:28
نظر از: پیچک [عضو] 
  • پیچک
5 stars

وبلاگ خوشگلی دارین:)
مطلب خوبی بود عزیزم… دوست داشتم

1396/11/25 @ 00:12
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 
  • الزهراء(س) گلدشت

دو چشم خیس و دلي در هوایتـــان ،
دیوانه ای ڪه لڪ زده قلبش برایتــــــــــان . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

1396/09/05 @ 08:21
نظر از: ترنم [عضو] 
  • آوای دل
ترنم

احسنت عالی بود

1396/07/18 @ 21:52
نظر از: ترنم [عضو] 
  • آوای دل
ترنم

احسنت عالی بود

1396/07/18 @ 21:52
نظر از: كوثر [عضو] 
  • "مدرسه علمیه کوثر علی آباد"
5 stars

سلام مطلب تون زیبا بود ماه محرم را به شما دوست عزیز تسلیت عرض می کنم دراین ایام ما رو هم دعا کنیم تاآقا اون دنیا دست مارو هم بگیره
خوش حال میشیم که به وبلاگ ما هم سر بزنید
http://blog42.kowsarblog.ir/

1396/07/02 @ 23:11


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

حضرت آیت الله بهجت چه آدابی را در شب های قدر رعایت می کردند؟

25 خرداد 1396 توسط محبوبه سعيدي

ایشان در شب های قدر ادعیه وارده در آن شب ها را مراعات می کرد و شب های قدر را که بیدار می ماند قرآن سر می گرفت. البته ایشان قرآن سر گرفتن را مخصوص شب قدر نمی دانست و معتقد بود که خیلی از عبادت ها وجود دارد که ما به جهت این که نوشته است در فلان زمان آن را باید بجا آورد، ما خود را از آن محروم می کنیم، لذا در وقت شدت و گرفتاری ها قرآن به سر گرفتن را توصیه می کرد و در ایام دیگر همانند شب های جمعه خود نیز مشغول این امر می شد.

علاوه بر این، ایشان شب ها قبل از خواب حدیث کساء را حتما قرائت می کردند و همچنین با وضو به بستر خواب می رفتند و بعدها که به جهت مشکلات نمی توانستند وضو بگیرند با تیمم می خوابیدند و بعضی شب هایی را که می خواستند احیاء بگیرند یک مقداری استراحت می کرند و سپس بلند می شدند و می فرمودند که حضرت زهرا (س)، حسنین (ع) را شب زودتر می خواباندند تا قبل از نیمه شب برای احیاء بلند شوند

منبع:

http://www.rozenews.com/view/3646/%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA-%DA%86%D9%87-%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D8%A8-%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%9F

 3 نظر
نظر از:  
  • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
  • تازه های کوثر

التماس دعا

1397/09/05 @ 10:52
نظر از: خادم المهدی [عضو] 
  • فاطمیه سرابله
5 stars

جالب بود

1396/08/15 @ 07:04
نظر از: گل نرگس [عضو] 
  • زمهرير
  • بكاء
  • نگين آفرينش
  • سرير
  • نور الهدی
  • فدک
  • سخن عشق

اجرکم عند الله
اللهم صل علی محمد وآل محمد

1396/07/22 @ 10:28


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

زمان ظهور دیگر فرصت توبه نیست

16 اردیبهشت 1396 توسط محبوبه سعيدي

برخی می گویند که، به عبارت دیگر استناد می کنند به قسمتی از  زیارت آل یاسین که در آن آمده است: «یَومَ لایَنفَعُ نَفساً ایمانُها لَم‌تَکُن آمَنَت مِن قَبل اَو کَسَبَت فی ایمانِها خَیراً». حال آیا می توان نتیجه گرفت که این از صفات دوران ظهور است و اگر این چنین است یعنی راه توبه در دوران ظهور بر ستمگران بسته است؟

این بحث مربوط به زمان ظهور حضرت قائم(عج) است و به دلیل اضطراری بودن ایمان آوردن کافران، این ایمان از آنها پذیرفته نمی‌شود. به دیگر سخن؛ گروهی از سرکردگان کفر و شرک دیگر با ظهور نشانه‌های شکست خویش نمی‌توانند در آن زمان، ریاکارانه خود را توّاب نشان دهند، اما این‌گونه نیست که در آن زمان هیچ فردی نتواند توبه کند.
در ابتدا باید دانست که این بخش از دعا، در واقع بخشی از آیه 158 سوره انعام است که عبارات کامل آن چنین است: «هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی‏ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی‏ إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ»؛ آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند (خودش) به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت (و نشانه‌هاى رستاخیز)؟! اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‌ آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده‌اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده‌اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستى دارید،) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) می‌کشیم!».
در توضیح این‌که منظور از بعض آیات پروردگار چیست؟ گفته شده که یا منظور، وقوع حادثه‌ای است که حیات دنیایی را تبدیل به حیات برزخی می‌کند و زمان عمل به پایان می‌رسد و زمان رسیدن به پاداش شروع می‌شود که همان مرگ باشد و یا منظور، نشانه‌ای است که مستلزم مستقر شدن مَلَکه کفر و انکار در قلب این گونه افراد باشد به گونه‌ای که نتوانند به توحید اقرار کنند و فقط به زبان و آن هم به خاطر ترس از عذاب اظهار ایمان می‌کنند که در هیچ‌کدام از این دو صورت این نوع ایمان و عمل پذیرفته شدنی نیست.
با این حال، در سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) آمده؛ این آیه شریفه، اشاره به وقایع زمان ظهور حضرت مهدی (عج) دارد. زراره، حمران و محمد بن مسلم، از امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نقل کرده‌اند: «منظور از بعض آیات پروردگار، طلوع کردن خورشید از سمت مغرب و خارج شدن جنبنده‌ای (دابه) از زمین و دجال است. در این زمان کسی که بر انجام گناه اصرار ورزیده و عملی طبق ایمانش انجام نداده باشد، برایش ایمان آوردن بعد از وقوع این آیات، نفعی نخواهد داشت» اهل سنت نیز شبیه این دسته از روایات را نقل کرده‌اند و برخی به قبول نشدن توبه در این روز تصریح کرده‌اند. به هر ترتیب، آن روز که خورشید از مغرب طلوع می‌کند، روزی است که قدرت و سلطنت خدا ظهور پیدا می‌کند و مردم به اجبار به سمت ایمان آوردن سوق داده می‌شوند ولی نفعی برایشان نخواهد داشت.
برخی از روایات دیگر، این موضوع را مربوط به زمان خالی شدن زمین از حجت الهی عنوان کرده و گفته‌اند: همیشه بر روی زمین حجت الهی وجود دارد مگر چهل روز قبل از وقوع حادثه قیامت که حجت الهی از روی زمین برداشته می‌شود و در این مدت ایمان کسی که قبلاً ایمان نیاورده پذیرفته نمی‌شود.

منبع:

 [2]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج ‏1، ص 384 – 385
 [3]. بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله (صلی الله علیه و آله) و سننه و أیامه (صحیح بخاری)، ج 6، ص 58، و ج 8، ص 106
[4].  المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 391.
[5] بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 501

 

 4 نظر
نظر از:  
  • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
  • تازه های کوثر
4 stars

سلام
ممنون
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/

1397/08/15 @ 11:35
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

دلم هوای تو را دارد … بگو چه چاره کن

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

1397/04/01 @ 10:28
نظر از: كوثر [عضو] 
  • "مدرسه علمیه کوثر علی آباد"
5 stars

سلام مطلب تون زیبا بود ماه محرم را به شما دوست عزیز تسلیت عرض می کنم دراین ایام ما رو هم دعا کنیم تاآقا اون دنیا دست مارو هم بگیره
خوش حال میشیم که به وبلاگ ما هم سر بزنید
http://blog42.kowsarblog.ir/

1396/07/02 @ 23:12
نظر از: دهسنگی [عضو] 
  • می نویسم به یاد شهید آوینی
5 stars

سلام
آهــــــــــــــــ

1396/03/20 @ 12:03


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تواضع و فروتنی در برابر استاد

11 اردیبهشت 1396 توسط محبوبه سعيدي


یک دیگر از راه های ابراز احترام و مـحبت دانـشجو به استاد،تواضع و فروتنی در برابر استاد اسـت.تواضع و فـروتنی در بـرابر اسـتاد اسـت.نه تنها از مقام و عـزت مـتعلم نمی کاهد،بلکه باعث افزایش عزت او می شود.داستان حضرت موسی(ع)و خضر(ع)در قرآن نیز مبین همین نکته است.حضرت موسی(ع) بـا ایـن کـه از پیـامبران اولوالعـزم بـودند و خداوند کتاب«تورات»را بر او نازل کرده بود.در برابر استادش نهایت ادب را رعایت می کند.از آغاز برنامه تا آخر سخنش،سرشار از ادب و تواضع است. مثلا از همان اول،تقاضای همراهی با او را به صورت امـر بیان نکرد،بلکه جمله ی خود را به صورت استفهام آورد و فرمود: «آیا می توانم تو را پیروی کنم.»

امام صادق(ع)یکی از وظایف متعلمان را تواضع معرفی کرده و فرموده است:«نسبت به کسی که از او علم می آموزید(استاد)فروتن باشید.» مرحوم شهید ثـانی،در ایـن باره حکایت جالبی را بیان کرده است: «حمدان اصفهانی می گوید:در حضور شریک به سر می بردم،ناگاه یکی از فرزندان خلیفه ی عباسی،یعنی فرزند مهدی وارد شد و به دیوار تکیه کرد و سؤال و پرسشی درباره ی یـکی از احـادیث با شریک در میان گذاشت،ولی شریک به او توجهی نکرد و چهره اش را به سوی ما برگرداند.فرزند خلیفه سؤال خود را تکرار کرد،ولی باز هم شریک بی اعتنایی کـرد.فرزند خـلیفه سؤال خود را تکرار کرد،ولی بـاز هـم شریک بی اعتنایی کرد.فرزند خلیفه خطاب به شریک گفت:آیا نسبت به فرزندان خلفا،تحقیر و توهین روا می داری؟ شریک گفت:ایا نسبت به فرزندان خلفا،تحقیر و توهین روا می داری؟ شریک گـفت:نه،ولی عـلم و دانش در پیشگاه خدا،شکوهمندتر و بـرتر از آن اسـت که من [به دل خواه دیگران ]آن را تباه سازم.فرزند خلیفه آمد و دو زانو در برابر شریک نشست.شریک به او گفت که باید بدینسان جویای علم گردد[و دانش را با تواضع و فروتنی کسب کند]

آیت اللّه حسن زادهـ،درباره ی عـلامه الهی قمشه ای می گوید: «وقتتی در جلسه ی درس،کف پایش را بوسیدم و خودش در ابتدا توجه نداشت. بند ه در کنارش د و زانو نشسته بودم و ایشان چهار زانو.لذا توفیق بوسیدن کف پایش را یافتم.بعد از بوسیدن کف پایش را یافتم.بعد از بـوسیدنم نـاراحت شد و بـا من مواجه شد و فرمود:آقا چرا این طور می کنی؟عرض کردم:آقا حق شما بر من بسیار عظیم است،نمی دانم چـه کنم. مگر به این وسیله دلم تشفی یابد و آرام گیرد و خودم را لایق نـمی بینم کـه دسـت مبارک شما را ببوسم.و چون بدن مبارکش را به خاک می سپردیم،پاهایش را این بنده در بغل گرفته بودم و به یاد آن شب افـتادم کـه کف پایش را بوسیدم.خواستم در کنار تربتش تجدید عهد کنم،ولی حضور مردم مانعم شد» آیـت اللّه حـسن زاده اظـهار لطف علامه رفیعی قزوینی و رفتار تواضع آمیز خویش را چنین بیان کرده است:«یک دو روز بعد از هفته ی دوم (بـعد از رفتن به جلسه ی درس ایشان)، بعد از درس به من اشاره کرد که شما باشید،من نـشستم و رفقا رفتند.استاد فرمود:شما اظـهار داشـتید که شرح قیصری بر فصوص الحکم را در محضر آقای فاضل تونی درس خوانده اید. گفتم:آری.فرمود:مصباح الانس را درس خوانده اید؟گفتم:خیر.سپس فرمود:حاضر هستید که مصباح الانس را با هم-مشروط به این که دو به دو من و شما باشیم- مباحثه کنیم؟دو زانـویش را بوسیدم و اشک شوق در چشمم حلقه زد و عرض کردم:من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم»

تواضع در برابر استاد تأثیر مهمی در پیشرفت علمی متعلم دارد.آیت اللّه حـسن زاده آملی این نکته را از قول استاد بزرگوارش،الهی قمشه ای،درباره ی خودشان چنین نقل کرده است: «شبی بعد از درس به من بشارت داد و فرمود:تو در راه علم خیر می بینی.تا این بشارت را از او شنیدم،آمین گفتم و پرسیدم:به چه دلیلی مرا بـشارت بـه خیر می دهید؟فرمود:به د لیل ادب و احترامی که نسبت به استادانت به کار می بری و تواضعی که پیششان می نمایی

منبع:

http://www.hawzah.net/fa/Article/View/94042/

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

سعادت به نام تو...

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • احادیث
  • مناسبتی
  • منا سبتی
  • مناسبتی
  • دهه فجر
  • زندگی
  • ایمان
  • شیطان
  • شب های قدر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس