سعادت به نام تو...

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

زیارت زهرا اشک شوق

10 اسفند 1395 توسط محبوبه سعيدي

نزدیک شدن به سالروز شهادت حضرت زهرا (س) غزل زیر از خسرو احتشامی را در مدح بانوی بزرگوار اسلام بخوانید:

اين آستان كه هست فلك سايه افكنش
خورشيد شبنمی است به گلبرگ گلشنش

تا رخصت حضور نيايد شب طلوع
مهتاب از ادب نتراود به روزنش

جاری است موج معجزه جويبار غيب
در شعله شقايق صحرای ايمنش

اينت بهشت عدن كه دور از نسيم وحي
بوي خدا رهاست به مشكوی و برزنش

كو محرمی كه پرده ز راز سخن كشد
دارد زبان ز سبزه توحيد سوسنش

تا زينت هماره هفت آسمان شود
افتاده است خوشه پروين ز خرمنش

سر ميی نهد سپيده دمان پاي بوس را
فانوس آفتاب به درگاه روشنش

جاي شگفت نيست كه اين باغ سرمدی
ريزد شميم شوكت مريم ز لادنش

روز نخست چون گل اين بوستان شكفت
عطر عفيف عشق فرو ريخت بر تنش

محتاج نقش نيست كه گردد بلند نام
گوهر، جهان فروز بر آيد ز معدنش

اينجاست نور آينه عصمتی كه بود
بر نقطه نگين نبوت نشيمنش

هم باشدش بهار رسالت در آستين
هم می چكد گلاب ولايت ز دامنش

مرد آفرين زني كه خليلانه می شكست
بتخانه خلاف خلافت ز شيونش

از سدره نيز در شب معراج می گذشت
حرمت اگر نبود عنانگير توسنش

تا كعبه را ز سنگ كرامت نيفكند
از چشم روزگار نهانست مدفنش

احرامی زيارت زهراست اشك شوق
يا رب نگاهدار ز مژگان رهزنش

دارم گواه كوتهی طبع را به لب
بيتی كه هست الفت ديرينه با منش:

“من گنگ خوابدیده و عالم تمام كر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنيدنش”

منبع:

http://www.shahrekhabar.com/cultural/148827600034489

 3 نظر

آیا شیطان به دست امام زمان(عج) کشته می شود؟

07 اسفند 1395 توسط محبوبه سعيدي


برخی پایان حیات ابلیس را مقارن با پایان حیات انسان بر روی کره خاکی دانسته اند

بر اساس آیه « و نفخ فی الصور فصعق من فی السماوات و من فی الارض» در پی نفخ صور همگان خواهند مرد. اما آیا تا پیش از آن گستره حیات شیطان تا کجاست از این آیه به دست نمی آید.
بر پایه برخی روایات، ابلیس در میان نفخه نخست و دوم می میرد.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان،پایان کار شیطان را برپایی حکومت حضرت مهدی (عج) دانسته که بر اساس برخی روایات، ابلیس به دست مبارک آن حضرت یا طبق روایات رجعت، پس از جنگ با لشکر امیرالمومنین، علی(علیه السلام) ، در حوالی کوفه می گریزد و به دست پیامبر (صلی الله و علیه وآله) بر صخره بیت المقدس کشته می شود.
برخی پایان حیات ابلیس را مقارن با پایان حیات انسان بر روی کره خاکی دانسته اند.
استاد علامه جوادی آملی (حفظه الله) در باب پایان کار شیطان فرموده اند:
تا آخرین انسان هست، او (ابلیس) هم هست. برای اینکه آخرین انسان را هم اغوا می کند، وسوسه می کند. این چنین نیست که شیطان قبل از یک عده ای بمیرد. آن وقت آن عده ، هیچ وسوسه ای ندارند. اگر وسوسه نداشتند که به کمال نمی رسند.
انسان وقتی به کمال می رسد که جهاد اکبر داشته باشد. اگر هیچ گرایشی به طرف رذیلت نبود، انسان که طبعاً به طرف رذیلت و گناه میل ندارد. شهوت می خواهد، لباس می خواهد، غذا می خواهد نه حرام، و همه اینها از سنخ حلالش هست
آنکه انسان را به طرف حرام تشویق می کند، ابلیس است و الا انسان فطرتا به دنبال حلال می رود.
منبع:
1. زمر/68
2. التفسیر الکبیر ، ج 54 ، ص 367 – ج11 ، ص 108
3. المیزان ، ج 12 ، ص161-160
4. بحارالانوار، ج53 ، ص 42 وج 6 ، ص 254
5. المیزان ، ج 8 ، ص 28-27
6. دروس تفسیر سوره اعراف،آیت الله جوادی آملی،جزوه نهم،ص

 4 نظر

حدیث امام علی(ع)درباره کامیابی

07 اسفند 1395 توسط محبوبه سعيدي


صبر کلید رسیدن است و کامیابی سرانجام کسی که صبر می‌کند.

الصَّبرُ مِفتاحُ الدَّرک وَ النُّجحُ عُقبَی مَن صَبَرَی

صبر کلید رسیدن است و کامیابی سرانجام کسی که صبر می‌کند.

منبع:
(بحارالأنوار، ج75، ص45)

 

 3 نظر

فرق بین ایمان و علم چیست؟

07 اسفند 1395 توسط محبوبه سعيدي

روشن است که ایمان دارای مراتب فراوانی است و هر مرتبه با مرتبه دیگر متفاوت خواهد بود.

شایع ترین معنای علم نزد حکما ،علم به معنای مطلق ادراک است دانشمندان و متکلمان غربی «ایمان» را به گونه­ای تعریف می کنند که با علم در یک مقوله نمی­گنجد، ولی ایمان در مکتب اسلام، بیان فلاسفه و علمای اسلام، همان یقین منطقی به علاوه پذیرش و تلقی به قبول قلب است. توضیح این که اگر ما گزاره­ای را صد در صد قبول داشته و صحیح بدانیم، این یقین است. (واضح است که ایمان با یقین روانشناختی هم سازگار است، و بین یقین منطقی و یقین روانشناختی تفاوت هایی وجود دارد) و بعد اگر این یقین را قلبا هم پذیرفتیم، آن گاه ایمان خواهد شد.

البته روشن است که ایمان دارای مراتب فراوانی است و هر مرتبه با مرتبه دیگر متفاوت خواهد بود. حضرت امام خمینی (ره) برای بیان فرق بین ایمان و علم؛ مثالی شنیدنی دارند، ایشان می­گوید: هم ما و هم یک فرد مرده شوی علم داریم که مردگان به انسان آسیبی نمی­رسانند، ولی مرده شوی علاوه بر علم به این واقعیت، قلبش هم تسلیم این حقیقت شده است و به این معنا ایمان پیدا کرده است و در نتیجه با طمأنینه و آرامش در میان خیل مردگان رفت و آمد می­کند و اما ما چون تنها به این قضیه علم داریم و هنور قلب ما تسلیم این حقیقت نشده است، با رویت مردگان و یا تنهایی با آنان، دچار اضطراب می­شویم و ترس ما را فرا می­گیرد.



علم یک قدم تا ایمان فاصله دارد. مسلماً علم به تنهایی آدمی را وادار به التزام به لوازم علمش نمی کند فرعونیان علم داشتند، ولی علی رغم آن کافر شدند. خداوند درباره آنان می فرماید: (فرعونیان) از روی ستم و برتری جویی به آیات خدا کفر ورزیدند در حالی که در دل به آن یقین داشتند یکی دیگر از نمونه هایی که خداوند ذکر می کند بلعم باعورا است او اگرچه عالم بود، ولی در عمل لغزید، قرآن می فرماید: “و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم، ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد و اگر می خواستیم وی را بالا می بردیم به وسیله آن (آیات)، ولی او به زمین چسبید و از هوای خویش تبعیت کرد .

لذا علم؛ فقط زمینه التزام به محتوایش را فراهم می آورد، ولی این زمینه، وقتی مؤثر واقع می شود که به دنبال آن ایمان باشد. با علم و ایمان است که راه عمل هموار می شود، البته باید موانع بر سر راه ایمان نیز برداشته شود پیروی از هواهای نفسانی، وسوسه های شیطان و .. از این موانع هستند.

منبع:

http://www.shahrekhabar.com/cultural/148800600079052

 2 نظر

زنده‌کردن دو کودک معجزات پیامبر

18 بهمن 1395 توسط محبوبه سعيدي

یکى از انصار بزغاله‌‏اى داشت آن را ذبح کرد به زوجه خود گفت که: بعضى را بپزید، و بعضى را بریان کنید شاید حضرت رسول صلّى الله علیه و آله و سلم ما را مشرّف گرداند و امشب در خانه ما افطار کند، و به سوى مسجد رفت و دو طفل خرد داشت چون دیدند که پدر ایشان بزغاله را کشت یکى به دیگرى گفت: بیا تو را ذبح کنم، و کارد گرفت و او را ذبح کرد، مادر که آن حال را مشاهده کرد فریاد کرد و آن پسر دیگر از ترس گریخت و از غرفه به زیر افتاد و مرد.

آن زن مؤمنه هر دو طفل مرده خود را پنهان کرد و طعام را براى قدوم حضرت مهیّا کرد، چون حضرت داخل خانه انصارى شد جبرئیل فرود آمد و گفت: یا رسول الله! بفرما که پسرهایش را حاضر گرداند، چون پدر به طلب پسرها بیرون رفت مادر ایشان گفت: حاضر نیستند و به جایى رفته‌‏اند؛ برگشت و گفت: حاضر نیستند، حضرت فرمود که: البتّه باید حاضر شوند، و باز پدر بیرون آمد و مبالغه کرد مادر او را بر حقیقت مطّلع گردانید و پدر آن دو فرزند مرده را نزد حضرت حاضر کرد، حضرت دعا کرد و خدا هر دو را زنده کرد و عمر بسیار کردند.

 

 17 نظر
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سعادت به نام تو...

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • احادیث
  • مناسبتی
  • منا سبتی
  • مناسبتی
  • دهه فجر
  • زندگی
  • ایمان
  • شیطان
  • شب های قدر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس